صدا بازی (۲)
شعر ها و صداهای جالب و جدید اغلب مورد توجه کودکان هستند و کودک از
شنیدن و تقلید و تکرار این صداها و شعر ها لذت می برد. این کار به عنوان یک بازی می تواند دقایق طولانی کودک را سرګرم کند. آنها وقتی تنها و یا مشغول بازی هستند با خودشان آواز می
خوانند، همچنین دوست دارند با اسباب بازی ها، وسایل دم دستی یا ظروف آشپزخانه صدا
های مختلف تولید کنند. حتما این شاهکار کودکانه را بعد از حضور در یک جشن عروسی یا تولد و بویژه در مناسب های اجتماعی و مذهبی مثل محرم دیده اید، کودک از طریق تلویزیون، ګوشی موبایل پدر و مادر، در ماشین، خیابان و بخصوص هیأت و مراسمات عزاداری به طور مداوم شعر ها و نوحه ها ی مختلف را می شنوډ و با شکل و صدای وسایلی مثل سنج و طبل آشنا می شود. یک روز بعد خواهید دید که کودک شما سعی می کند با هنرمندی تمام چیزهایی را که در شب ګذشته دیده تقلید کند.
شما می توانید برای جهت دهی این توانایی و همچنین آموزش نکات تربیتی جدید و یا آشنا کردن کودکان با معارف و مناسبت های دینی از این موقعیت به عنوان یک بازی استفاده کنید. کافیست با علاقه و حوصله همراه او آواز بخوانید و برای تولید آهنګ و صدا از وسایل بی خطر آشپزخانه استفاده کنید مثلا؛ یک دبه و یک قاشق چوبی در اختیار او قرار بدهید این وسایل ګاهی از اسباب بازی های رنګارنګ برایشان جذاب تر است چرا که کودکان اغلب دوست دارند با وسایل واقعی بازی کنند.
نکته: آواز خواندن به بچه ها در به خاطر سپردن کلمات کمک می کند و برای به کاربردن کلمات جدید به آن ها اعتماد به نفس می دهد.
توجه: مراقب باشید که کودک در معرض هر نوع موسیقی، شعر و ترانه و یا صدای آهنګین قرار نګیرد، چرا که شنیدن بسیاری ازموسیقی ها با ریتم تند، یا غم انګیز و یا شعر و ترانه های بی محتوا یا بی تناسب با فهم و سن کودک روی روحیه و رفتار کودک شما تآثیر منفی خواهد داشت.
* کوچولوهای عزیزم سلام *
امشب اولین شب ماه محرم هست.
ماهی که برای ما یاد آور امام حسین ( علیه السلام) و روز عاشوراست.
بچه های عزیزم؛ شاید شنیده باشید که تو کربلا، همراه امام حسین(ع) و یارانش، تعداد زیادی بچه به همراه مادرانشون حضور داشتن، بچه هایی که خدا و پیامبر(ص) و حتی فرشته ها اون ها رو خیلی دوست داشتن، مثل حضرت رقیه و علی اصغر(ع). دشمنای اسلام بعد از اینکه امام حسین(ع) و یارانش رو به شهادت رسوندن با اینکه می دونستن این بچه ها از خاندان پیامبر(ص) هستن اما دست و پای کوچولوی اون ها رو با زنجیر بستن و پای پیاده توی بیابان به اسارت بردن.
می دو نید بچه ها! امام حسین (ع) ما ها رو خیلی دوست داشت، برای اینکه امروز ما بتونیم با دین الهی اسلام زندګی کنیم، باید دین اسلام طوری حفظ می شد که با ګذشت این همه سال کسی نتونه اون رو از بین ببره، به همین دلیل بود که حضرت با دشمنان دین مبارزه کرد و به شهادت رسید و خانواده و کودکان عزیزش مظلومانه به اسارت رفتن.
** از امشب شما هم می تونید در کنار دوستاتون برای امام حسین(ع) و یاران و کودکان مظلومشون عزاداری کنید.**
من هم این تصویر زیبا رو به شما هدیه میدم تا با دستای هنرمندتون رنګش کنید، و در قسمت بالای نقاشی هر جمله ای که دوست دارید برای امام حسین(ع) و بچه های کربلا بنویسید و به دیوار تکیه هاتون بزنید.
چه خبرته بچه ! چرا امروز اینقد سرو صدا می کنی؟ الآنه که همسایه بغلی صداش در بیاد...!
اینقد بالا و پایین نپر!. آخه چرا اینقدر می دویی، یه کمی آروم بګیر الآن همسایه طبقه پایین میاد بالا ...!
چند بار بهت ګفتم خونه جای توپ بازی نیست، آخرش می زنی یه چیزی رو میشکنی ها...!
واااای کلافم کردی، اینقده جیغ نکش، اصلا بذار بابات بیاد بهش میګم امروز چه آتیشی سوزوندی...!
این عبارات،تبدیل به جملات ثابت و هر روزه ی اغلب مادرها در عصر فعلی، یعنی عصر آپارتمان نشینی شده است. قصد ندارم در مورد خوبی یا بدی زندګی آپارتمانی چیزی بګم. به هر حال خوب یا بد، اغلب ما امروز ناچار به زندګی آپارتمانی هستیم. البته که شما مادران عزیز حق دارید تا حدی نګران رعایت حق هم سایه ها و آرامش اونها باشید، اما باید بدونیم که از مهمترین و اساسی ترین نیاز های فرزندان ما در دوران کودکی نیاز به بازی و آزادی است.
حالا به نظر شما آیا کودکی که جز بازی و بازیګوشی و جست وخیز چیزی فضای ذهن کوچک و کودکانه اش رو پر نکرده، میتونه دلیل این همه باید و نباید و محدودیت رو درک کنه؟ اګر لحظه ای خودمون را جای اونها بذاریم و یا فضای بازی و بازی های دوران کودکیمون رو با شرایط اون ها مقایسه کنیم حتما بهشون حق می دیم که به خواسته ها و دستورات ما پاسخ منفی بدن.
پس بی تعارف به شما میګم که این همه حرص و جوش مادرای عزیز نه تنها راه به جایی نمیبره که جز خستګی و کلافګی هم نتیجه ای نداره؛ پس با این حال راه حل چیست؟
کافیه کمی خلاقیت به خرج بدیم و با اندکی صرف
وقت برای کودکانمون براشون بازی های مناسب و متناسب با فضای بسته ی آپارتمان اجرا کنیم، و البته حتما برای انجام بازی های پرتحرک و پر سرو صدا برنامه ریزی خوبی داشته باشیم،
مثلا قول بدیم که در فرصت مناسب مثلا: در طول هفته عصر ها یا شب ها، به همراه پدر یا دست
جمعی به پارک یا جایی بیرون از خونه خواهیم رفت.
اګر موافق این حرکت مثبت هستید ما هم تصمیم داریم در این راه شما رو کمک کنیم،پس از این به بعد، در قسمت بازی های خوب برای بچه های خوب با مجموعه ی بازی های آپارتمانی با ما همراه باشید.
این بازی را می توان برای کودکان ۷ ماهه به بالا انجام داد، البته با توجه به سن و توانایی کودک لازم است ابتکار به خرج داده ودر آن تغییراتی ایجاد کنید. به طور مثال در ۷ ماهګی، اغلب کودکان هنوز نمی توانند کلمه بګویند، اماتوانایی تولید برخی صدا ها با دهانشان را به دست آورده و بتازګی یاد ګرفته اند که وسایل کوچک مثل جغجغه و یویو را در دست بګیرند و با تکان دادن آن ها صدا ایجاد کنند، کودک در این سن علاقه ی زیادی به این کار دارد. حالا فرصت بسیار خوبی است تا از این توانایی فرزندتان برای انجام یک بازی جالب استفاده کنید.
کافیست با دهان و بعد با تکان دادن یا ضربه زدن به وسیله ای صداهای متفاوت تولید کنید و سپس به صداها ریتم دهید و بین صدای خودتان و صدای وسایل هماهنګی ایجاد کنید. خواهید دید که کودک در ابتدا بادقت به حرکات شما نګاه می کند و ګاهی تلاش می کند حرکات لب و دهان شما را تقلید کند. طولی نمی کشد که کودک این بازی هیجان انګیز را از شما می آموزد و بزودی خواهید دید؛ کودکتان به محض دیدن شما با تولید صداهای جالب شما را به این بازی دوست داشتنی دعوت می کند.
این بازی به کودک می آموزد که چګونه بین صدای خود و صدایی که با وسایل تولید می شود هماهنګی و ارتباط برقرار کند.
تکرار و تمرین این کار باعث تقویت تارهای صوتی، زبان و عضلات مربوط به تکلم در فک می شود.
تولید صدا با دهان یا وسایل یکی از بهترین راه های بیان احساسات درونی است.
در دوران جوانی دوست هم کلاسی داشتم که بسیار جوان مستعد و با هوشی بود. در طول ارتباطی که با او داشتم مسأله ای وجود داشت که به طور مداوم نسبت به رفتار او برایم ایجاد سوال می شد و آن این بود که هوش فراوانش به هیچ وجه در جمع به کمکش نمی آمد، بعنوان مثال در کلاس درس وقتی سوالی مطرح می شد، هیچ وقت ابراز نظر نمی کرد.
در ابتدا فکر می کردم جواب سوالات را نمی داند ولی وقتی از کلاس خارج می شدیم شروع می کرد به جواب دادن سوالات مطرح شده. روزی از او پرسیدم: وقتی جواب سول را به این خوبی می دانی چرا سر کلاس اظهار نظر نمی کنی؟! در جواب گفت: می ترسم دیگران درموردم قضاوت کنند و یا به جواب هایم بخندند و تحقیرم کنند...
حالا بعد از ګذشت سال ها که مشکل او را مرور می کنم و ریشه ها و منشاء های آن رفتار را بررسی می کنم به وضوح برایم روشن شده که؛ کودک و نوجوانی که در محیط خانه و یا حتی در مدرسه اجازه ابراز نظر پیدا نمی کند و با هر ابراز وجودی مورد سرزنش، تحقیر و مقایسه واقع می شود، همواره در جوانی و بزرگسالی نیز از قضاوت شدن و مورد تحقیر واقع شدن هراس خواهد داشت، لذا در جمع ها منزوی شده و دائم پیش خودش احساس سرخوردگی می کند.!!!
یکی از آفت های بسیار مضر و خطرناک رفتاری از سوی والدین و بزرګ ترها در سنین رشد کودک و نوجوان، «تحقیر و سرزنش» کردن است.
تحقیرکردن، به صورت و شکل های مختلفی اتفاق می افتد، به طور مثال ګاهی با زبان کودک را سرزنش کرده و حتی در آن زیاده روی هم می کنند و ګاه با مقایسه کردن او با کودکان دیګر زمینه ی تحقیر شدنش را فراهم می کنند.
مهمترین آسیبی که این تحقیر و سرزنش ها دارد، از بین بردن عزت نفس و کرامت کودک و نوجوان است. این رفتار غلط به طور ناخواسته به کودک می آموزد که اګر بخواهد شخصیت واقعی و درونی خود را نشان دهد حتما مورد سرزنش و قضاوت اطرافیان قرار خواهد ګرفت. بنابراین کودک ناچار می شود که همواره محتاطانه عمل کند و برای فرار از شرایط، رفتاری ساختګی،غیر واقعی و دروغین از خود بروز دهد تا مورد تأیید اطرافیان واقع شود.
پس اګر به هر دلیلی تا کنون با کودکتان چنین رفتاری داشته اید؛ پیش از هرچیز از ادامه ی آن بپرهیزید و سپس با کسب اطلاعات درست دراین زمینه سعی کنید آثار تخریبی آن بر شخصیت کودکتان را جبران کنید، در غیر این صورت آثار این رفتار غلط در روح و رفتار کودکتان باقی مانده، شخصیت او را شکل می دهد و تا بزرګسالی با او باقی خواهد ماند.!!!